شاهنامه فردوسی؛ سرنوشت خونین بیژن و هومان
درمیان گردباد کینه و خونخواهی، آنگاه که بیداد تورانیان هنوز بر دل ایرانیان زخم میزد، کیخسرو، شاه جوان ایران، به انتقام خون پدرش، سیاوش، سوگند خورد.

آقای خبر: درمیان گردباد کینه و خون خواهی، آنگاه که بیداد تورانیان هنوز بر دل ایرانیان زخم میزد، کیخسرو، شاه جوان ایران، به انتقام خون پدرش، سیاوش، سوگند خورد. او که از دلاوری پهلوانان خود آگاه بود، فرمان به آمادهباش سپاه داد و گودرز، سپه سالار کارآزمودهی ایران، را به پیشاهنگی فرستاد.
از سوی دیگر، افراسیاب، شاه توران، که بیم آن داشت این جنگ، تخت و تاجش را به لرزه درآورد، پیران ویسه، سردار خردمند خود را نزد گودرز فرستاد تا شاید آتش نبرد را پیش از افروخته شدن، فرو نشاند. پیران، با زبانی آکنده از تدبیر، پیشنهاد کرد که به جای جنگی ویرانگر، هر سوی سپاه دوازده دلاور را برگزیند و نبرد را در میدان پهلوانی یک به یک رقم بزنند.
گودرز که دردلش شرارهی کین سیاوش زبانه میکشید، با رای زنی پهلوانان ایران این پیشنهاد را پذیرفت. آنگاه، بانگ نبرد در دشت گسترده شد، و ازپس سالها خون خواهی، کارزار دوازده رخ، درسایهی شمشیرها و زرههای درخشان، سرنوشت ایران و توران را به قضاوت تیغ سپرد…
.
.
کد خبر: ۳۱۹
واکنش شما چیست؟






