نذر عجیب یک مادر برای بازگشت پسرش از اسارت /خواهرت را به ازدواج یک فرد نابینا و سن بالا درآوَرَیم

فارس نوشت: یکی از آزادگان دفاع مقدس می‌گوید: وقتی در اسارت بودم، مادرم از من خبر نداشت. او نذر کرده بود که بعد از آزادی به من گفت. منم پیش خودم گفت: حداقل گوسفندی، مرغی نذر می‌کردی؛ این چه نذری بود کردی؟!

نذر عجیب یک مادر برای بازگشت پسرش از اسارت /خواهرت را به ازدواج یک فرد نابینا و سن بالا درآوَرَیم
فارس نوشت: یکی از آزادگان دفاع مقدس می‌گوید: وقتی در اسارت بودم، مادرم از من خبر نداشت. او نذر کرده بود که بعد از آزادی به من گفت. منم پیش خودم گفت: حداقل گوسفندی، مرغی نذر می‌کردی؛ این چه نذری بود کردی؟!